مقدمه
به منظور تأمین قابلیت بینایی برای ساکنین ساختمان، ایجاد جو زیباشناختی برای فضاها و اتاق ها و نیز تأمین امنیت به روشنایی تجهیزات نیاز است. تخمین زده می شود که روشنایی بین 30 تا 40 درصد برق مصرفی و هزینه ها را در یک ساختمان معمولی از آن خود می کند. بنابراین روشنایی غیر مورد نیاز و کنترل نشده در یک ساختمان نه فقط باعث هدررفت انرژی می شود بلکه هزینه های عملکرد تأسیسات را نیز افزایش می دهد.
علاوه بر این روشنایی می تواند بر سایر سیستم های فتاوری ساختمان تأثیرگذار باشد، به عنوان مثال نیاز به فضاهای خنک سازی و هزینه ی آن در جاهایی که روشنایی باعث افزایش دمای فضا می شود. سیستم های کنترل روشنایی، روشنایی را به اندازه ای که مورد نیاز است برای ساکنین یک ساختمان به طرزی اثربخش فراهم می کنند و با تمام کدهای کاربردی انرژی و ساختمان سازگار هستند.
نیاز به روشنایی در یک ساختمان بسته به نوع ساختمان، فضاهای داخل ساختمان، زمان روز و میزان اشغال ساختمان فرق می کند. درنتیجه استراتژی های کنترلی و کارکردهای یک سیستم کنترل روشنایی این متغیرها را بازتاب می دهند و اساساً شامل موارد ذیل می باشند:
-برنامه ریزی: یک سیستم کنترلی می تواند یک برنامه ی از پیش تعیین شده برای زمان روشن و خاموش شدن چراغ ها داشته باشد.
-حسگرهای میزان اشغال: برای فضاهایی از یک ساختمان که پیش بینی میزان اشغال در آن ها دشوار است (از قبیل اتاق های کنفرانس یا توالت ها)، چراغ ها می توانند بر پایه ی یک دستگاه سیستم کنترل روشنایی که میزان اشغال را حس می کند خاموش و روشن شوند.
-روشنی روز: به منظور کاهش نیاز به فضاهای روشنایی و هزینه ی مربوطه، یک سیستم کنترل تا حد ممکن از نور طبیعی بهره می برد. به این ویژگی گاهی اوقات «برداشت نور روز » یا «استفاده از روشنی روز » گفته می شود.
-پوشش پنجره: پوشش های پنجره ای «انتخاب گرای طیفی» برای آب و هوای گرم با مقادیر بالای تشعشع خورشیدی طراحی شده اند. این پوشش ها به صورت انتخابی فرکانس هایی از نور را که ایجاد گرما می کنند حذف می نمایند و در عین حال تلفات انتقال نور بصری را به حداقل می رسانند.
سیستم کنترل روشنایی، توان را بین واحدهای روشنایی موجود توزیع می کند و کنترل دیجیتال و هوشمندی را وارد- اگر نگوییم همه، اما- بسیاری از دستگاه های کنترل کننده ی روشنایی از قبیل پانل قطع کننده مدار، سوییچ های دیواری، سلول های خورشیدی، حسگرهای اشغال، توان پشتیبان و ادوات نصبی روشنایی می نماید. سیستم کنترل با فراهم نمودن کنترل دیجیتال و هوشمندی برای دستگاه های نهایی، به میزان قابل توجهی قابلیت کارکرد و انعطاف پذیری سیستم روشنایی را افزایش می دهد. برای مثال، از طریق این سیستم، پیکربندی مجدد نواحی روشنایی به جای این که از طریق کابل کشی مجدد نواحی روشنایی و به صورت فیزیکی انجام می شود، به وسیله ی نرم افزار صورت می پذیرد. علاوه بر این، دستگاه های نهایی هوشمند امکان به کار گیری متمرکزتر استراتژی ها و نیازهای کنترل روشنایی در فضاهای مخصوصی از ساختمان را فراهم می کند.
کنترل سیستم
قلب مرکز کنترل روشنایی معمولاً عبارتست از یک سرور با قابلیت ارتباط با وب که به سایر سیستم های فناوری تأسیسات متصل شده است، یک ایستگاه کاری با یک واسط گرافیکی کاربر (GUI) و نرم افزار مشتری برای مدیریت سیستم. این سیستم شبکه بندی شده به هر شخص مجاز، شامل مستاجر یا سایر ساکنین، امکان تنظیم روشنایی خود را از طریق این شبکه یا یک مرورگر وب فراهم می سازد.
یک رویکرد برای سیستم کنترل روشنایی، استفاده از کنترلرهای هوشمند است. این کنترلرها در تمام بنا توزیع شده اند و پانل های رله های پایین دست را مدیریت می کنند. این کنترلرها و سرور شبکه از طریق یک شبکه ی اترنت به هم متصل می شوند و تشکیل شبکه می دهند و معمولاً برنامه ها و الغاها را با یکدیگر به اشتراک می گذارند. این کنترلر ممکن است یک پانل واسط گرافیکی داشته باشد که بتوان از آن به جای ایستگاه کاری سیستم برای برنامه ریزی و رصد سیستم کنترل روشنایی استفاده کرد (شکل 1)
کنترلرهای سیستم ممکن است پیمانه ای باشند تا اجازه ی رشد دهند. این کنترلرها همچنین ممکن است چندین واسط مخابراتی از قبیل پورت اترنت و پورت های مخابراتی RS-232 و RS-485 داشته باشند. این کنترلر سیستم از طریق یک ارتباط اترنت یا یک پروتکل BACnet، LonTalk یا Modbus که به یک شبکه ی IP پشتوانه مسیردهی می شوند، با هر یک از پانل ها ارتباط برقرار می کند.
رویکرد نوظهور دیگری از شبکه بندی برای سیستم های کنترل روشنایی، توزیع هوشمندی و کنترل ها پایین دست تر از این و بین دستگاه ها است. نوعاً این رویکرد عبارتست از یک واسط شبکه برای هر بالاست روشنایی. این رویکرد کنترل را در سرور شبکه متمرکز می کند و امکان واسط شبکه ای را برای دستگاه های مخصوصی فراهم می کند.
پانل های رله
پانل های رله معمولاً کنار پانل های قطع کننده مدار برقی سوار می شوند. این پانل قطع کننده مدار، پانل رله را تغذیه می کند و رله های موجود در پانل رله به عنوان یک دستگاه سوییچینگ برای مدار عمل می کنند. بسیاری از پانل های رله را می توان توسط پانل های قطع کننده ی هم 120 و هم 277 ولت تغذیه کرد و گروه های رله را هم می توان به وسیله ی ولتاژهای مختلف در یک پانل تغذیه نمود. هر رله را می توان جداگانه توسط کنترلر سیستم یا پانل رله (شکل 2) برنامه ریزی کرد.
پانل های رله، کنترل ولتاژ خط بارهای روشنایی را فراهم می کنند. این پانل ها به یک مدار اجازه ی تغذیه ی چندین رله را می دهند و به چندین پانل قطع کننده ی مدار امکان تغذیه ی یک پانل رله منفرد را می دهند. در حالی که می توان پانل های رله را به وسیله ی یک کنترلر سیستم برنامه ریزی یا کنترل کرد، اما می توانند بدون کنترلر سیستم نیز کار کنند. پانل های رله معمولاً برای خروجی های رله دارای نشانگرهای وضعیت هستند، به منظور برتری برنامه ریزی دارای ورودهی های کنتاکت خشک می باشند، و برای دستگاه های مانیتورینگ نظیر فتوسل ها و حسگرهای اشغال، ورودی دارند.
شکل 1: سیستم معمولی کنترل روشنایی
در یک بنای چند طبقه، ممکن است در هر طبقه یک پانل رله وجود داشته باشد که تمامی چراغ های آن طبقه را کنترل کند. هر اتاق واقع در هر طبقه دارای یک سوییچ محلی است و علاوه بر آن برای کل طبقه یک سوییچ اصلی وجود خواهد داشت. سوییچ اصلی طبقه را می توان طوری برنامه ریزی کرد که چراغ ها را در ساعت 7 روشن و ساعت 18 خاموش کند. این سیستم می تواند بین ساعت 18 تا 7 روز بعد به صورت تکراری یک عملیات «جاروب» را اجرا کند تا در مواقعی که برنامه ریزی لغو می شود، چراغ ها را خاموش نماید.
حسگرهای اشغال
حسگرهای حرکت یا اشغال دستگاه هایی هستند که حضور یا غیاب افراد در داخل محدوده ی تحت نظر خود را احساس می کنند. بر خلاف کنترل های زمان بندی، حسگرهای اشغال بر مبنای یک برنامه ی زمان بندی عمل نمی کنند. آن ها صرفاً تشخیص می دهند که یک فضا اشغال شده هست یا خیر. از این حسگرها می توان در توالت ها، اتاق های تأسیسات، اتاق های کنفرانس، لابی ها، رختکن ها و بسیاری از دیگر فضاها استفاده کرد. معمولاً می توان حسگر و واحد کنترلی را در قالب یک واحد، نظیر یک تابلوی دیواری، تعبیه کرد؛ اما برای بناهای بزرگتر، این حسگر به یک پانل رله متصل می شود.
واحد کنترل یا رله بدین صورت برنامه ریزی می شود که هر وقت حضور افراد توسط آشکارساز حرکت احساس شد، چراغ ها را روشن کند؛ همچنین می توان آن را برنامه ریزی کرد که هروقت در طول یک بازه ی زمانی از پیش تعیین شده، فضای مربوطه اشغال نشده باشد، چراغ ها را خاموش کند. حساسیت این حسگر نیز ممکن است قابل تنظیم باشد (شکل 3).
شکل 2: پانل رله ی کنترل روشنایی
چندین نوع حسگر اشغال موجود است، از جمله فروسرخ انفعالی (PIR)، فراصوتی کنشگر، و فناوری های پیوندی از قبیل ترکیب PIR و فراصوتی کنشگر یا ترکیب فراصوتی کنشگر و صدای مسموع. از این حسگرها معمولاً در مکان هایی از قبیل راهروها، لابی ها، دفاتر شخصی، اتاق های همایش، توالت ها و محل های ذخیره استفاده می شود.
حسگرهای فراصوتی، موج های صوتی فرکانس بالایی را ساطع و سپس فرکانس موج های برگشتی که به دستگاه بر می گردند را حس می کنند. هر حرکتی در ناحیه ای که موج ها ساطع می شوند باعث تغییر در فرکانس موج بازگشتی می شود و حسگر را به روشن کردن چراغ ها وا می دارد. آشکارسازهای فراصوتی حرکت به صورت دائم منطقه را پوشش می دهند و بهترین محل برای استفاده از آن ها در مکان های باز از قبیل دفاتر، کلاس ها و اتاق های بزرگ همایش است. با این حال دستگاه های مکانیکی که ایجاد لرزش می کنند یا جریان هوا را تغییر می دهند، نظیر سیستم های گرمایش، تهویه و تهویه ی مطبوع (HVAC)، ممکن است حسگرهای فراصوتی اشغال را تحریک کرده و باعث روشن شدن چراغ ها شوند.
شکل 3: حسگر میزان اشغال
حسگرهای PIR گرمای تابشی یا همان انرژی گرمایی ساطع شده از بدن ها را تشخیص می دهد. دلیل این که به این حسگرها «انفعالی» گفته می شود این است که آن ها فقط تشعشع فروسرخ را می پذیرند و هیچ چیزی از خود ساطع نمی کنند. PIRها در یک خط دید کار می کنند و باید یک محیط را «ببینند»، به همین دلیل نباید جلوی دید آن ها توسط پارتیشن های محیط باز یا اثاث بلند گرفته شود. PIRها برای متمرکزسازی انرژی گرمایی از یک لنز استفاده می کنند تا بدین ترتیب آشکارسازی شود. با این حال این لنز از طریق چندین پرتو و مخروط، ناحیه ی تحت پوشش را نمایش می دهد و ممکن است شکاف های پوششی ایجاد کند. هر شی ای که مانع این حسگرها از «دیدن» بخش هایی از ناحیه ی اختصاص داده شده به آن شود باعث می شود که حسگر فرض کند این ناحیه اشغال نشده است و درنتیجه چراغ ها را خاموش کند، حتی اگر واقعاً محیط اشغال شده باشد.
برای جلوگیری از هشدارهای اشتباه، لازم است که حسگرهای اشغال به طور هوشمندانه ای جایابی شوند. این حسگرها را نباید در راستای یک پنجره سوار کرد. هرچند که طول موج تابش فروسرخی که تراشه ها به آن حساس هستند خیلی خوب از شیشه عبور نمی کند، اما یک منبع قوی پرتو فروسرخ از قبیل چراغ خودرو یا پرتو خورشیدی بازتاب یافته از پنجره ی یک خودرو می تواند باعث اضافه بار شدن تراشه از انرژی کافی فروسرخ شود و بدین ترتیب باعث فریب ادوات الکترونیکی و ایجاد هشدار اشتباه شود. با این حال اگر یک فرد در سوی دیگر شیشه حرکت کند توسط این دستگاه «دیده» نمی شود.
این دستگاه ها نباید در محلی قرار بگیرند که در آن جا یک دریچه ی HVAC هوای گرم یا سرد را بر روی سطح دستگاه بوزد. هرچند که هوا قابلیت انتشار بسیار کمی دارد (مقادیر بسیار اندکی از انرژی فروسرخ را منتشر می کند)، اما هوایی که بر روی پوشش پلاستیکی پنجره می وزد می تواند به اندازه ی کافی برای «فریب دادن» ادوات الکترونیکی دمای پلاستیک را تغییر دهد.
رویکردها و فناوری های دیگر برای تشخیص حرکت شامل حس نویز مسموع می شود. حسگرهای پیوندی (PIR و فراصوتی یا PIR و صدای مسموع) اثربخش ترین آشکارسازی اشغال را ارائه می دهند، بیشترین حساسیت را دارند و فاقد تشخیص های خطا می باشند.
کلید عملکرد مناسب حسگرهای اشغال، جایابی آن ها است. حسگرها را می توان بر روی دیوارها یا سقف نصب کرد و گاهی اوقات استفاده از چندین حسگر می تواند آشکارسازی دقیق تری را تأمین کند؛ به خصوص در محیط های باز یا دارای شکل بی قاعده. حسگرهای اشغال می بایست قادر به تشخیص حرکت در فضای تخصیص داده شده به آن ها باشند و در عین حال از لرزش های مکانیکی و سایر سیگنال های خطا چشم پوشی کنند. هرگونه عملکرد نادرست یک حسگر اشغال می تواند خطرناک باشد، به خصوص اگر محیط مزبور یک پلکان عمودی یا مکان دیگری باشد که روشنایی در آن به دلیل ایمنی مهم است. بهترین کاربرد کنترل های اشغال، استفاده از آن ها در جایی است که میزان اشغال، یک برنامه ی تنظیم شده را دنبال نمی کند و قابل پیش بینی نیست.
دیمر
ماژول های دیمر سوییچ ولتاژ پایین و کنترل های خروجی ولتاژ خط بارهای روشنایی دیمر را مدیریت می کنند. دیمرهای خودکفا معمولاً دارای نشانگر وضعیت، ورودی های آنالوگ برای فتوسل یا حسگرهای اشغال و تشخیص دهنده ها هستند و قادر به بهینه سازی پاسخ ها برای انواع گوناگون نصبی جات روشنایی می باشند. از دیمرها می توان برای فضاهای مشخص استفاده کرد، از قبیل محیط های با ارائه ی سمعی بصری یا سرتاسر کل سیستم برای مدیریت بناهای بزرگ (شکل 4).
سوییچ دیمرها همانند حسگرهای اشغال به یک پانل رله متصل می شوند. کنترل های کاهنده ی از پیش تنظیم شده در پانل رله، امکان تضعیف از پیش تعیین شده ی روشنایی را برای چندین کانال یا بار فراهم می سازند. این کنترل های از پیش تعیین شده در برابر دستکاری مقاوم هستند، به عبارت دیگر به هیچ کس غیر پرسنل مجاز کنترل روشنایی اجازه ی دستکاری در مقادیر از پیش تعیین شده را نمی دهند.
از تضعیف نور می توان برای پیاده سازی استراتژی های گوناگون صرفه جویی در انرژی استفاده کرد. برای مثال، وقتی تقاضای برق از یک سطح از پیش تعیین شده فراتر رود می توان احتمالاً به عنوان بخشی از سیاست کلی کاهش بار ، نور چراغ ها را تضعیف نمود. این تضعیف ها معمولاً برای اکثر مصرف کنندگان قابل توجه نیستند.
مثال دیگر، لامپ های فلورسنت است. نور خروجی از لامپ های فلورسنت به مرور گذشتن طول عمر لامپ کاهش می یابد (می توان از مقدار استهلاک مورد انتظار در خروجی به عنوان یک عامل اولیه در طراحی استفاده کرد). می توان برای ایجاد سطح مطلوب روشنایی، از تضعیف نور در کنار لامپ های فلورسنت جدید استفاده کرد و سپس در طول عمر مفید لامپ ها، به تدریج سطح روشنایی را مدیریت نمود تا بدین ترتیب هم یک سطح پایدار از خروجی نور داشت و هم عمر لامپ را بلندتر کرد.
شکل 4: دیمر
برداشت روشنایی روز
در فرآیندی به نام «برداشت روشنایی روز»، کنترل های فتوالکتریک به نحوی طراحی می شوند که به منظور کاهش نیاز به روشنایی مصنوعی، به صورت راهبردی از نور روز استفاده شود. این کنترل ها را می توان در پیرامون دفاتر، اتاق های میانی، راهروها یا محیط های دارای پنجره سقفی نصب کرد. حسگرهای نور محیط ابتدا نور طبیعی و پیرامون را اندازه می گیرند و سپس بر مبنای میزان نور طبیعی، روشنایی را طوری تنظیم می کنند که یک سطح پایداری از نور حفظ شود. در برخی فضاها می توان برای تکمیل کنترل های فتوالکتریک از درپوش های خودکار یا دستی یا سایر وسایل کاهش تشعشع نور مستقیم خورشید، میزان مازاد روشنایی و بهره ی گرمایی استفاده کرد. این موارد می توانند شامل سایبان موتوری پنجره یا کرکره های تاریک کننده باشند.
طرح مناسب برداشت روشنایی روز نه تنها شامل تأمین میزان کافی روشنایی روز برای یک محیط می شود، بلکه شامل انجام این هدف بدون اثرات نامطلوب جانبی نظیر تشعشع و بهره ی گرمایی نیز می شود. طرح های موفق برداشت روشنایی روز به منظور کاهش تشعشع و تباین مازاد، دستگاه های سایه انداز را در خود جای می دهند.
همچنین باید مواردی از قبیل اندازه ی پنجره و فضاسازی، نوع شیشه، و قابلیت انعکاس رنگ روغن داخلی در نظر گرفته شوند. علیرغم تمامی این ملاحظات طراحی، برداشت روشنایی روز بدون یک سیستم روشنایی الکتریکی تجمیع شده فایده ی چندانی ندارد زیرا بارهای گرمایی دریافتی از خورشید افزایش می یابد. می بایست هم زمان با افزایش نور روز برای یک محیط، روشنایی برقی و بارهای گرمایی کاهش پیدا کنند.
بالاست ها
بالاست برقی دستگاهی است که مقدار جریان داخل یک مدار الکتریکی را محدود می کند. در چراغ های از نوع تخلیه ی الکتریکی گاز نظیر چراغ های فلورسنت و نئون، بالاست ها جریان داخل چراغ را کنترل می کنند.
لامپ های رشته ای از طریق گذر جریان الکتریسیته از فیلامان فلزی تعبیه شده در داخل لامپ ایجاد روشنایی می کنند. این جریان باعث گرم شدن فیلامان می شود و در نتیجه ی آن فیلامان شروع به تابش و انتشار نور مرئی می کند. به هنگام روشن شدن چراغ های فلورسنت، الکتریسیته بین دو الکترود در دو سوی مخالف لامپ جریان می یابد و باعث گرم شدن آن ها می شود. سپس این الکترودها، که بسیار شبیه به فیلامان داخل لامپ رشته ای هستند، داغ می شوند و از خود الکترون ساطع می کنند. این الکترون ها با اتم های گاز نجیب داخل لامپ تصادم و آن ها را یونیزه می کنند. این باعث ایجاد اختلاف ولتاژ بین دو الکترود می شود و در نتیجه ی آن الکتریسیته از طریق گاز داخل لوله بین این دو الکترود به جریان می افتد. این اتم های گاز داغ می شوند و در نتیجه ی آن جیوه ی مایع داخل لوله را تبخیر می کنند. سپس بخار جیوه برانگیخته می شود و یک نور فرابنفش از خود ساطع می کند. این نور به یک پوشش فسفر سفید که نور فرابنفش را به نور مرئی تبدیل می کند، برخورد می نماید.
به لحاظ وجود اثری به نام «یونیزاسیون بهمنی (طی این اثر، گاز به انگیخته شدن بیشتر ادامه می دهد و نور شدیدتری ساطع خواهد شد تا جایی که چراغ می سوزد)، باید یک دستگاه جریان الکتریسیته ی جاری در لامپ را تنظیم نماید. لذا برای تنظیم جریان داخل گاز، داشتن یک بالاست ضروری است. بالاست های نوین الکتریسیته ی مورد نیاز برای آغاز به کار لامپ و ایجاد روشنایی را تأمین می کنند و سپس جریان را به نحوی تنظیم می کنند که لامپ، نور با شدت مطلوب را ایجاد نماید (شکل 5).
بالاست ها به دو نوع اصلی تقسیم می شوند: مغناطیسی و الکترونیکی. بالاست های مغناطیسی از القای الکترومغناطیسی برای ایجاد ولتاژ مورد استفاده برای آغاز به کار و عملکرد چراغ های فلورسنت استفاده می کنند. این بالاست ها حاوی سیم پیچ های مسی هستند که میدان های مغناطیسی را برای کنترل ولتاژ ایجاد می کنند. بالاست های مغناطیسی، که از زمان ابداع در چراغ های فلورسنت استفاده شده اند، امروزه منسوخ شده اند و توسط بالاست های برقی جدید از دور خارج شده اند. بالاست های الکترونیکی برای کنترل ولتاژ لامپ به جای سیم پیچ های مغناطیسی از مداربندی حالت جامد استفاده می کنند و لذا راندمان بیشتری در مصرف انرژی دارند.
یکی از مشکلات اصلی بالاست های مغناطیسی این است که در عین این که می توانند جریان چراغ را کنترل کنند، اما قادر به تغییر فرکانس توان ورودی نمی باشند. به همین دلیل، لامپ در هر نیم سیکل از توان ورودی روشن می شود که این باعث سوسو زدن لامپ و ایجاد یک اغتشاش صوتی اندک می شود. این سوسو ممکن است در برخی افراد باعث خستگی چشم و سردرد شود و اغتشاش هم می تواند آزاردهنده و حواس پرت کن باشد. بالاست های الکترونیکی، فرکانس ورودی را کنترل و لذا این مشکلات را حذف می کنند. مزیت دیگر بالاست های الکترونیکی نسبت به بالاست های مغناطیسی این است که یک بالاست الکترونیکی می تواند بیش از یک لامپ را کنترل کند و این، قابلیت کنترل نصبی جات چند لامپه توسط یک عدد بالاست را فراهم می سازد.
شکل 5: بالاست
بالاست های فلورسنت در سه نوع متفاوت موجود هستند: استارت سریع، استارت برنامه ریزی شده و استارت آنی. بالاست های نوع استارت سریع با تأمین هم زمان ولتاژ برای الکترودها و طول خود لامپ، لامپ ها را به راه می اندازند. با گرم شدن تدریجی الکترودها و ساطع شدن الکترون بیشتر از آن ها، لامپ به ولتاژ کمتری نیاز خواهد داشت و درنتیجه کاتدها به قدر کافی داغ خواهند شد که خودشان لامپ را استارت کنند.
بالاست های با استارت برنامه ریزی شده، نسخه های پیشرفته تری از بالاست های استارت سریع هستند. این بالاست ها دارای توالی های برنامه ریزی شده برای استارت هستند و به منظور افزایش طول عمر لامپ طراحی می شوند. بالاست های با استارت برنامه ریزی شده به جای تأمین ولتاژ هم زمان، نخست به منظور گرم کردن الکترودها برای یک بازه ی زمانی کوتاه به آن ها ولتاژ اعمال می کنند و سپس به لامپ ها ولتاژ می دهند. این به جلوگیری از بروز یک مشکل به نام «لکه دار شدگی لوله » که در چراغ های فلورسنت هم شایع است کمک می کند. این پدیده زمانی رخ می دهد که الکترودها از ولتاژهای بدون گرمایش کافی آسیب می بینند. بالاست های با استارت برنامه ریزی شده بیشترین طول عمر لامپ را دارند و بهترین مورد استفاده ی آن ها در مکان هایی است که چراغ های آن جا مرتباً خاموش و روشن می شوند.
بالاست های نوع استارت آنی با تأمین ولتاژ بالا به صورت مستقیم برای لامپ ها، آن ها را استارت می کنند و به هیچ وجه الکترودها را پیش گرم نمی کنند. به دلیل عدم وجود زمان گرمایش، نور در کمتر از 50 میلی ثانیه ایجاد می شود. به همین دلیل به آن ها عنوان «استارت آنی» داده اند. بالاست های نوع استارت آنی بیشترین راندمان انرژی و کمترین هزینه را در بین همه گونه بالاست دارند، با این حال همانند بالاست های نوع استارت سریع از داشتن عیوب جنس تابنده رنج می برند. بهترین مورد استفاده ی بالاست های نوع استارت آنی در چراغ هایی است که خیلی زیاد روشن و خاموش نمی شوند.
برای کاربردهای مخصوصی که قرار است در آن ها چراغی مرتباً خاموش و روشن شود، نظیر یک چراغ چشمک زن، بالاست هایی وجود دارد که الکترودها را گرم نگه می دارد، حتی زمانی که چراغ خاموش است. لذا این بالاست ها طول عمر لامپ را به میزان قابل توجهی افزایش می دهند.
انضمام به سیستم های اتوماسیون ساختمان
سیستم های روشنایی با کمک به حراست یا روشن سازی مسیرهای تخلیه ی یک ساختمان، یک کارکرد ایمنی زندگی را فراهم می کنند. سیستم های روشنایی را می توان با سیستم های اعلان حریق، سیستم های حراست یا ژنراتورهای توان اضطراری یکپارچه سازی کرد. در صورت به کار افتادن اعلان حریق یا از دست رفتن برق شرکت توزیع، سیستم کنترل روشنایی می تواند ادوات نصبی روشنایی اضطراری را روشن نماید.
همچنین داده و اطلاعات خروجی از سیستم روشنایی، یک قسمت جدانشدنی از استراتژی کلی مصرف انرژی است و در یک سطح کاری یا بنای مفروض، می بایست در کنار سیستم های HVAC، کنتورها و بارهای پریزی ساختمان در نظر گرفته شوند. نظارت بر تعداد ساعاتی که چراغ ها کار کرده اند و تعداد دفعاتی که روشن شده اند، اطلاعاتی را برای برآورد طول عمر لامپ فراهم می سازد. از این اطلاعات می توان برای برنامه ریزی لامپ گذاری مجدد گروهی استفاده کرد.
سیستم های کنترل روشنایی ممکن است از چندین پروتکل مخابراتی مختلف استفاده کنند. یک پروتکل مخابراتی به نام واسط روشنایی نشانی پذیر دیجیتال (DALI) به طور ویژه در دهه ی 1990 برای سوییچ های رله و بالاست ها به وجود آمد. برای پیاده سازی DALI، هر لامپ هم از یک بالاست کاهنده استفاده می کند و هم آدرس شبکه ای مختص به خود را دارد. DALI در توپولوژی باس از طرح سیم کشی دوسیمه با ولتاژ پایین استفاده می کند و در این طرح، باس هم توان و هم سیگنال های کنترلی را برای بالاست تأمین می کند.
DALI یک پروتکل متن باز است و بر پایه ی استاندارد IEC60929 قرار دارد. این استاندارد ملزومات عملکرد را برای بالاست های الکترونیکی تصریح می کند. هر کنترلر DALI (که به آن ارباب باس گفته می شود) می تواند تا 64 آدرس و 16 گروه بندی را بر عهده بگیرد. به دلیل این که پروتکل DALI صرفاً برای استفاده توسط سیستم های کنترل روشنایی طراحی شده است، انضمام یک سیستم کنترل روشنایی DALI به سایر سیستم های اتوماسیون ساختمان نیازمند یک پروتکل ترجمه با سیستم هایی است که از BACnet یا LonWorks استفاده می کنند. DALI به یک کنترل پیچ فام گسترش یافته است و ارتباط بی سیم، ارتباط شبکه ای سیمی این پروتکل را تکمیل کرده است.
روی هم رفته سیستم های کنترل روشنایی، دست کم در بالاترین سطوح سیستم های کنترل، به طور فزاینده ای در حال استفاده از کابل ساختاریافته، اترنت و پروتکل های TCP/IP هستند؛ و تمامی این موارد، بنیان های یک ساختمان هوشمند می باشند.